با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
از دیر باز با ظهور اسلام در جنوب و در هنگامۀ رهسپاری زائرین به سرزمین وحی و هم مادام بازگشت شان، آئینی خاص برپا می شد که بعضا تا امروز نیز تداوم دارد. یکی از این رسوم چاووش خوانی است که در دستگاه چهارگاه موسیقی
ایرانی خوانده می شود.
دیگری بستن تاب یا لوله و در اصطلاح محلّی هیلو بوده که حاجی بر روی آن می نشسته و تاب می خورده. دلیل این کار را وقتی از آگاهان پرسیدم اذعان داشتند که چون در گذشته با شناورهای دریایی، حجاج راهی مدینه و مکّه می شدند این رسم تا اندازه ای به لحاظ فیزیولوژیکی آنها را آماده می کرده تا دریازده نشوند.
به هنگام بازگشت نیز ولیمه می دادند؛ خوراک هایی مثل شکر پلو و قیمه بوشهری.
بر سر در خانه ها علم سبز می زدند و اگر حاجی به همراه عیالش به این سفر رفته بود در کنار علم سبز، پارچه ای سفید رنگ نیز نصب می کردند.
زن ها دست می زدند و می خواندند: “حاجی از حج اومده، شکر شکر ….، کاشی مو جی حاجی بدم، شکر شکر، کاشی عرق چین سرش بیدم، شکر شکر” و غریو شادی را با کل کشیدن بارز می کردند.
بیت خوانی نیز جای خود داشت که با لحنی خاص فردی خوش صدا می خواند:”یه غرابی از دور میا، ای غراب از حج میا، چار مدورش گل بریزم …رود جونیم در بیا”
گاهی نیز در جلوی درب منزلِ حاجی، با پیش (برگ نخل) حجله می ساختند و چراغانی می کردند
درود اقاي روزبهاني واذربويه.همه چيزهايي كه گفتين درست ولي چيزي كه مو رو هميشه به ياد حاجيها ميندازه دوربين عكاسي پلاستيكي بود كه از حج مي اوردندو يه دكمه بالاي اون قرار داشت كه وقتي فشار ميدادي عكس هايي از خانه كعبه رو نشون ميداد.خيلي دوست داروم دوباره گيروم بياد
من به خیلی از دوستان که وبلاگ دارند نظر و ایده میدهم و خوشحالم که از نظراتم هم استقبال می کنند حالا یکی اسم من را می نویسد یکی نمی نویسد
اتفاقا به آقای روزبهانی گفتم که اسم را ننویسد...
ببخش دوست عزیز احمد جان قول داده اسم من رو دیگه ننویسه